از همولایتی کم‌توقع و صادقم می‌پرسم در انتخابات شرکت کردید؟ با تعجب می‌گوید مگر قرار بود شرکت نکنیم. می‌گوید ما عادت به شرکت داریم. تابه‌حال نشده در هیچ انتخاباتی کمتر از 90 درصد شرکت کنیم. می‌گویم لابد انگیزه و مصلحتی درنظر می‌گیرید که در همه‌ی ادوار شرکت می‌کنید. می‌گوید بلی. نظام از ما می‌خواهد همبستگی و حمایت خود را از حکومت نشان دهیم تا در قبال آن به ما امکانات و خدمات داده شود و از محرومیت نجات یابیم. می‌گویم خیلی خوب. آیا حکومت و نماینده‌ی منتخب به وعده‌های خود عمل کرده‌اند و می‌کنند؟ می‌گوید تاحدودی نه خیلی زیاد. به‌همین دلیل ما معمولاً در هر دوره به نماینده‌ای که دروغ تحویل‌مان داده رأی اکثریت نمی‌دهیم و سعی می‌کنیم بدین‌صورت اعتراض خود را نشان دهیم. می‌گویم ولی رأی شما بیشتر متوجه نظام است. نماینده که کل حکومت نیست و به تنهایی از پس همه‌ی مشکلات برنمی‌آید. مگر شما شهروند نظام نیستید؟ مگر رأی شما با رأی همه‌ی ایرانیان مرفه و برخوردار یکسان نیست؟ پس چرا نظام به بعضی مناطق بیشتر رسیده و به شما و بسیاری مناطق دیگر کمتر می‌رسد؟ اعتراض خود را به نماینده در دور بعد نشان می‌دهید، اما اعتراض به حکومت نه که نکرده‌، بلکه آمار نشان داده که هر دوره بیش از پیش شرکت کرده‌اید. می‌گوید می‌دانیم که بسیاری از گروه‌ها دعوت به عدم شرکت کرده بودند، اما وضعیت و مصالح ما فرق می‌کند. اصلاً ما مخالف نظام نیستیم. مردم ما بسیار نجیب‌اند و اهل اعتراض و اصلاحات و اپوزیسیون و این چیزها نیستند. ما مثل بقیه ایرانی‌ها بخصوص مردم شهرهای بزرگ نیستیم که با رأی دادن حق خود را طلب کنیم و با شرکت نکردن، اعتراض خود را نشان دهیم.

می‌پرسد به نظرت ما اشتباه می‌کنیم؟ می‌گویم اصلاً و ابداً. هر مردمی از وضعیت زندگی و حال و روز خود باخبرند و با پوست و خون خود آن را لمس می‌کنند و حق دارند که براساس عقل و درک خود تصمیم بگیرند. اگر قرار باشد هر ملتی اختیار خود را و حق رأی و تصمیم‌گیری را به افراد معینی که ادعای نخبگی می‌کنند واگذار کند که دیگر انتخابات معنی نمی‌دهد. نخبگان، وظیفه و حق بحث و گفتگو دارند، اما تخطئه، تحقیر و تمسخر مردم به هیچ‌وجه صلاح نیست. بحث من این نیست که چرا شما شرکت کرده و از حکومت حمایت کرده‌اید. شما یک بار دیگر وفاداری، نجابت، مدنیت و صبوری خود را نشان دادید. کسی حق تخطئه‌ی شما را ندارد. این حق شماست که هر زمان خواستید شرکت کنید، همانطور که حق دارید اگر نخواستید شرکت نکنید. شرکت‌نکردن هم به معنای مخالفت با حکومت نیست و کسی حق ندارد شما را تهدید به محرومیت از امکانات نماید. همان‌گونه که در شهرهای بزرگ درصد کمی از مردم شرکت کردند، ولی نه تنها از امکانات محروم نمی‌شوند، بلکه از جانب خود حکومت به‌عنوان شهرها و استانهای مرفه و برخوردار معرفی شده‌اند. شاه‌بیت این درددل با تو ای همشهری عزیزم این است: "حکومت از حمایت طبقات محروم برخوردار است و طبقات محروم از حمایت حکومت بی‌بهره‌اند."

زیرکی را گفتم این احوال بین، خندید و گفت

صعب روزی، بوالعجب کاری، پریشان عالمی

در این دوره‌ که احتمال می‌رفت به علت اجتناب اصلاح‌طلبان و مخالفان از شرکت و کاندیداتوری در انتخابات، مشارکت مردم در شهرهای بزرگ نسبت به انتخابات گذشته کاهش پیدا کند، با شرکت گسترده‌ی مردم استان‌های محروم، شهرهای کوچک و توسعه‌نیافته و روستاها میانگین کل مشارکت تاحدودی افزایش یافت. در باب اینکه چرا مردم مناطق مذکور مطالبات کلان سیاسی ندارند و چرا به هرحال شرکت می‌کنند و توجه چندانی به دعوت مخالفان ندارند و همچنین از بذل‌ و بخشش‌های کلان و ترفندهای متنوع و حرفه‌ای کاندیداها برای ترغیب و کشاندن مردم به‌پای صندوق رأی، بسیار گفته شده و نگارنده قصد تکرار آن را ندارد. آنچه واضح و مبرهن است این است که شرکت مردمان این مناطق (که عموماً فقیر و محرومند) در انتخابات به هر علت و انگیزه‌ای که باشد در نهایت به پای حمایت از نظام و دهن‌کجی به مخالفان نوشته و از آن تعبیر می‌شود. به‌عبارت دیگر محرومان از حکومت حمایت می‌کنند، اما امکانات و رفاه در شهرهای بزرگ و مدرن متمرکز شده که با عدم شرکت با حکومت مخالفت نموده‌اند.

ای که مهجوری عشاق روا می‌داری

عاشقان را ز بر خویش جدا می‌داری

تشنه بادیه را هم به زلالی دریاب

به امیدی که در این ره به خدا می‌داری

بر عکس کشورهای توسعه‌یافته و مترقی که اتکای حکومت بر آرای طبقه‌ی متوسط است و امکانات و خدمات رفاهی هم به سوی آنها گسیل می‌شود، در کشورما همه‌ی نگاه‌ها به آرای طبقه‌ی محروم دوخته می‌شود، اما از نصیب کمتری برخوردارند.

این دلنوشته را پس از انتخابات نگاشتم چون نخواستم بیرون از گود فرمان لنگش کن صادر کنم. خواستم بعنوان یک نویسنده و روزنامه‌نگار جنوبی به حکومت اعلام کنم که ما بوچیری‌ها هم مثل بقیه‌ی اهالی جنوب نقش خود را ادا و بیش از گذشته در انتخابات شرکت کردیم. از نماینده‌ای که مجدداً انتخابات شد که جز شعار و وعده و خلف وعده چیزی ندیدیم (با اینحال باز هم درصد بالایی از مردم ما به او رأی دادند)، اما بدون شک حکومت قوی‌تر و پایدارتر از نماینده‌ی مجلس است و انتظارات هم از آن بیشتر است. نیازی به تکرار مطالبات و مشکلات و کمبودهای مردم بوچیر و غیره نیست. نامه‌ها و درخواست‌های مکرر جدید و قدیم جهت رسیدگی به امور مردم در بایگانی شما که حتماً و شاید در کشو میزتان هنوز موجود است. این گوی و این میدان.